راز مستی

الهی و ربی من لی غیرک؟

راز مستی

الهی و ربی من لی غیرک؟

مطالبی پیرامون جن...

             

یکی از مسائل بسیار جذاب قابل بررسی در مبحث موجودات ماوراؤالطبیعه ، ارتباط برقرار کردن با آنهاست . برقراری ارتباط با این موجودات به طرق گوناگون و به دلایل متفاوتی ممکن است صورت گیرد. یکی از انواع ارتباطات ، تسخیر جن است ، که البته امری است ممکن و واقعی . بنابر مشاهدات عینی ، عده ای قادرند جن و حتی شیطان را به استخدام خویش درآورند، مانند مرتاضان و ساحران که در بعضی از کشورهای آسیایی مانند هند با نام «جوکیه » معروفند....  

                             لطفا جهت مطالعه روی ادامه مطلب کلیک نمایید.

آیا می توان با جنیان ارتباط برقرار کرد:  

یکی از مسائل بسیار جذاب قابل بررسی در مبحث موجودات ماوراؤالطبیعه ، ارتباط برقرار کردن با آنهاست . برقراری ارتباط با این موجودات به طرق گوناگون و به دلایل متفاوتی ممکن است صورت گیرد. یکی از انواع ارتباطات ، تسخیر جن است ، که البته امری است ممکن و واقعی . بنابر مشاهدات عینی ، عده ای قادرند جن و حتی شیطان را به استخدام خویش درآورند، مانند مرتاضان و ساحران که در بعضی از کشورهای آسیایی مانند هند با نام «جوکیه » (هندیان طایفه ای از عابدان و عالمان را جوکیه می نامند) معروفند و با ریاضتهای خاص ، که اکثر آنها نیز غیر شرعی است ، قادر به این امر می شوند و حتی افرادی ، بعضی از جنیان را برای مقاصد سودجویانه خود به کار برده و از آنها برای یافتن اموال مسروقه یا برخی امور پنهانی بهره می گیرند. نوع دیگری از برقراری ارتباط که از قدیم الایام در جای جای دنیا و در بین اقوام مختلف مرسوم بوده ، روش جن گیری است ، که معمولا برای انسانهایی که مورد هجوم شیطان و یا یک جن شریر قرار می گیرند و به اصطلاح جن زده می شوند، مورد استفاده قرار می گیرد. در چنین شرایطی جهت خارج کردن جن و شیطان از کالبد و وجود انسانهای مبتلا عملیاتی صورت می گیرد و به گفته شخص مبتلا و شاهدان ، در بسیاری از مواقع نتیجه مثبت حاصل و شخص جن زده درمان شده است . حتی در کشور خودمان نیز افرادی وجود دارند با نام «مامازار» و یا «بابازار» که با مراسم خاصی اقدام به این کار می کنند

نوع دیگری از ارتباط، احضار ارواح می باشد و همانطور که گفتیم در واقع این نوع ارتباط، تماس با جنیان است و در واقع جن با اختیار خود با این مدعیان تماس می گیرد و به واسطه تواناییهایش آنها را راهنمایی می کند و گاهی با شیطنتهایی موجب فریب آنها نیز می گردد. اما قرآن کریم راجع به تسخیر جن و شیطان تنها از حضرت سلیمان (ع) یاد می کند، چنان که آمده است :

 و برخی از شیطانها برای حضرت سلیمان (ع) غواصی می کردند و کارهای دیگری جز این انجام می دادند و ما نگهبان آنها بودیم . (سوره انبیا آیه ۸۲) بنابراین آیه ، جن هایی که در تسخیر حضرت سلیمان (ع) بودند، از نوع جن های شریر و بد بوده اندنه از نوع صالحان و خوبان و بنا به روایات موجود، جن های صالح و خوب به اذن الهی از روی رضا و میل در خدمت پیامبران و امامان و بزرگان در می آیند. قسمتی از جنیان مانند باد در هوا پراکنده اند، ممکن است همه جا باشند و در بین انسانها رفت و آمد کنند و با آنان همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشند، چنان که در پاره ای از مناطق معتقدند که «این موجودات در همه جا وجود دارند، ولی در دل شبها فعالیت آنها بیشتر شده و مجالس عروسی یا بزم خود را در حمامها، سردابها، مخروبه ها، گورستانها، زیرزمینها، آب انبارها و... برپا می کنند، ولی در صحراها، کنار چشمه ها، زیردرختان بی خار هم وجود دارند و شبها در خانه ها به بازی و گشتن مشغولند و چه بسا بارها از روی رختخواب انسانهای در حال خواب نیز عبور می کنند». (روح های تسخیر شده ، ص ۱۶۰) و یا در اقیانوس آرام جزیره ای است به نام «کارینا»، در آن جزیره در خانه هر یک از مردم تختخوابی مجلل است که بهترین فرشها و پارچه ها را روی آن گسترده اند و عجیب آن است که اهل منزل حق ندارند روی این تختخواب بخوابند; چرا که معتقدند ارواح به سراغ آنان می روند و این ارواح به چند ساعت خواب احتیاج دارند و این تختخواب هم برای خفتن آنها در نظر گرفته شده و بانوی خانه موظف است هر روز صبح وسایل روی تختخواب را در معرض نور خورشید قرار دهد و آماده استقبال از روحها شود. (اشباح و ارواح ) آیا واژه بسم الله موجب دوری جن می شود پر واضح است که «بسم االله » نه تنها در دفع و جلوگیری از شیطان (جن شریر و بد) مفید است ، بلکه در رفع و دور کردن آن نیز می تواند موثر واقع شود، چنان که امام صادق (ع) از رسول گرامی اسلام (ص ) نقل می کند که فرمود: «هنگامی که سفره غذا رامی گسترانند چهارهزار فرشته بر دور آن جمع می شوند، اگر بنده بسم الله گفت ، فرشتگان می گویند: خدا بر شما و غذایتان برکت فرستد و به شیطان خطاب می کنند که بیرون رو ای فاسق ! تو را برایشان سلطنتی نیست و اگر بسم الله نگفت ، فرشتگان به شیطان می گویند: بیا ای فاسق و با اینها غذا بخور». (کافی ، ج ۶، ص ۲۹۲) علامه طباطبایی (ره ) می فرماید: «تقسیم آیه مبارکه (بسم الله الرحمن الرحیم ) در مربعات به حروف ابجد برای جنیان و افراد مبتلا به جن مفید است .

 آنچه مسلم است ، این است که گفتن نام خدا می تواند در دور کردن جنی که با خدا دشمن است موثر واقع شود، ولی در بسیاری از اوقات اذیت و آزار جنیان به واسطه عملی است که از سوی انسان به طور ناخودآگاه صورت گرفته و موجب خشم بسیار جن گردیده است و این دلیلی بر بی ایمانی و بی اعتقادی جن به این واژه نیست ، بنابراین ذکر آن نه تنها او را دور نخواهد ساخت ، بلکه عاصی خواهد کرد و البته جنیان بی آزار و صالح هم هرگز با واژه کریمه بسم الله دور نخواهند شد.

جن در ادیان دیگر چگونه است:  

همه مذاهب الهی در جهت رشد و آگاهی انسان نسبت به نظام آفرینش شکل گرفته و به یک اندازه از روح الهی برخوردار گردیده اند. هر یک از پیامبران نیز در طول بشریت برای تکمیل دین دیگری مبعوث شده و انسانها را به سوی کمال و هدایت رهبری کرده اند. بنابراین وقتی کاملترین و آخرین دین خدا موجودی با نام جن را مسجل می دارد، خود مهمترین دلیل برای حجت داشتن این موجود در ادیان دیگر است . آیه ای از سوره احقاف کاملا مبین این موضوع است که قبل از ظهور دین اسلام جنیانی بوده اند که یهودی و مسیحی بوده اند و بعد از استماع آیات خداوند به دین اسلام ایمان آوردند. جنیان گفتند: «ای قوم ما! ما کتابی شنیدیم که بعد از موسی نازل شده و کتابهای پیشین را تصدیق می کند و به حق و راه راست هدایت می نماید». (سوره احقاف ،آیه ۳۰) در انجیل آمده است : «آنان (جنیان ) با تو می جنگند، ولی بر تو پیروز نمی شوند». (انجیل مقدس ، آیه ۱۹)در تورات و انجیل پیش از این که نامی از جن به میان آید، از شیطان و ابلیس یاد شده و البته از آنجایی که هیچ کدام از این کتابها مرجع اصلی نمی باشد به مفاد آن نمی توان استناد کرد، در هر حال از آیه های قرآن کریم این طور مستفاد می گردد که عیسی (ع) و موسی (ع) جنیان را باور داشته و آنها را به دین خود درآورده اند.

 جنیان در آیین زرتشت:  

در آیین زرتشت موجودات و مخلوقات جهان به دو دسته خیر و شر تقسیم می گردند; خیرات آنهایی هستند که وجودشان برای نظام عالم لازم است و آفریده اهورامزدا هستند و شرات آنهایی را گویند که موجب شر و زیانند و مخلوق اهریمن . در روایات دین زرتشتی نیز از جن با عنوان «جنی » نام برده شده و آن را به صورت ماده دیوی که در موقع آفرینش آسمانهاتوسط اهورامزدا، با نعره های مکرر خود اهریمن خفته را بیدار و او را برای نبرد با اهورا مزدا تعلیم داد، معرفی می کند. قابل ذکر است که جهان بینی اسلامی همانند زرتشت ، جهان و موجودات را به خیر و شر تقسیم نمی نماید و معتقد است که همه چیز زیبا و به جا آفریده شده و همه چیز مخلوق ذات احدیت است .

خرافات درباره جن:  

خرافه در هر قوم و ملتی جایگاه خاص خویش را داراست ، حتی امروزه که اغلب حوادث و مسائل را می توان از طریق علم و فلسفه ثابت کرد، ولی هنوز بشر به خرافه های پیشین خود پای بند است . حال که ما به واقعیت جن پی بردیم ، به راحتی می توانیم خرافه و افسانه را از واقعیت جدا سازیم ; به طور مثال گفته می شود که جن ها شبیه به انسان هستند ولی با کالبدی کوتاهتر و پوشیده از موهای زرد و ظریف که شیار چشمان آنها عمودی است . البته اگر چه جنیان می توانند به اشکال مختلفی ظاهر شوند، ولی هیبت واقعی آنان قابل دیدن نیست ، چون از جنس آتشند. و یا بسیاری از اقوام ، آنان را موجوداتی ترسو می دانند که اسلحه سرد و یا شمشیر موجب فرار آنها می گردد، ولی می دانیم که ذات خلقت جن به صورتی نیست که اسلحه سرد در آن نفوذ داشته باشد. و یا در بعضی از اقوام ، چه قبل از اسلام در طوایف عرب و چه امروزه در قبایل افریقایی این موجود را پرستش کرده و همچون خدا عبادت می کنند. دکتر ایزوتسو در این باره می نویسد: «علاوه بر آنچه به اصطلاح خدایان نامیده می شد، در دوران جاهلیت گونه های دیگری از موجودات فوق طبیعی مورد پرستش قرار داشت که بر حسب جاها و قبایل مختلف از آنها می ترسیدند و به درجات مختلف به تقدیس و تکریم آنها می پرداختند?(خدا و انسان در قرآن ، دکتر تشی هیکو ایزوتسو، ص ۱۰) قابل ذکر است هم اکنون نیز عده ای هستند که در بعضی از کشورها شیطان پرست هستند، و یا پیشینیان هر نوع میکروب یا ویروسی را به عنوان شیطان قلمداد می کردند و مریضی های ناشناخته را ناشی از نفوذ نفس شیطان می دانستند، مثل بیماری سالک و یا آبله و این دو علت داشت ; چرا که هم از دیدگان پنهان بودند و هم سبب بیماریهای گوناگون می شدند(یعنی به هر شکلی در می آمدند)، ولی حال با علم به واقعیت جن می دانیم که میکروب هیچ ارتباطی با جن ندارند; چرا که میکرب نمی تواند آن مخلوقی باشد که باید در مقابل خداوند جوابگو بوده و مورد مواخذه قرار گیرد.

سخن آزاد: 

حال که واقعیت جن را پذیرفته و او را کاملا شناخته ایم ، آیا حاضرید او را ببینید? قطعا جوابها متفاوت خواهد بود و هر کسی بنا به روحیه خود به آن پاسخ خواهد داد. ولی از آنجایی که آنها از چشم ما پنهانند ماهیت خیر و شری آنها بر هیچ کس معلوم نخواهد بود و عقل سلیم حکم می کند که همیشه آماده مواجهه با او باشیم . ایمان قلبی به پروردگار، ذکر نام خدا در انجام هر کاری ، دوری جستن از اعمال و رفتار شیطانی و انجام احکام دینی (به خصوص انجام مستحبات و ترک مکروهات ) همچنین خواندن دعاهای مخصوص (مانند دعاهای هفدهم از صحیفه سجادیه ) می تواند ما را تا اندازه ای از شر جنهای خبیث رهایی بخشد. ولی مهمتر از همه این است که ما با آگاهی و علم به وجودجن و خصایص و ویژگیهایش ، دیگر در مواجهه با او نمی هراسیم و اگر خوش شانس باشیم و جن خوبی را ملاقات کنیم ، حداقل دیوانه نخواهیم شد.

مکان جنیان: 

از آنجایی که نوع خلقت جنیان با انسانها و حیوانات متفاوت است، واضح است که مکان زندگی آنها نیز متناسب با نوع خلقت آنها باشد، ولی آن مکانها کجاست. در بین عوام شایع است که زیرزمینها، جاهای تاریک و مرطوب مانند حمامها، چاهها و عمق جنگلها جایگاه جنیان است. اما بررسی ها حاکی از آن است که قطعا آنها در جایی زندگی می‌کنند که از انسانها به دور باشند. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که: «در وادی شقره (بیابانی که رنگ خاکش سرخ مایل به زرد است) نماز نخوان، زیرا در آن جا منازل جن است.» (وسائل الشیعه، ص ۴۵۲) قابل ذکر است یکی از معروفترین مساجد مکه با نام «مسجد الجن» در غرب شهر مکه محل نزول جنیان در مکه است و مستحب است حاجیان در آن مسجد رفته و دو رکعت نماز به جا آورند.

 مرگ جنیان: 

جنیان نیز مانند هر جانداری همان طور که دارای حیات هستند مرگ هم شامل حالشان می‌شود. چنان که در قرآن کریم آمده: «و بر آنها (خطا کاران) نیز همانند پیشینیانشان از جن و انس عذاب مقرر شد». (سوره فصلت، آیه ۲۵) «به میان امتهایی که پیش از شما بوده اند، از جن و انس در آتش داخل شوید». (سوره اعراف، آیه ۳۸) از این آیات چنین برمی آید که نه تنها آنها هم مانند انسان مرگ دارند، بلکه مانند انسان از عقوبت خدا بر حذر نیستند.

تکالیف جنیان در مقابل ذات پروردگار: 

همان طور که در مباحث قبل گفتیم، انسان فرشته و جن سه موجودی هستند که بنابر مصلحت خداوندخلق شده اند و هدف از آفرینش آنها نیز عبادت پروردگار است. چنان که در قرآن کریم آمده است: «جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام». (سوره ذاریات، آیه ۵۶) ناصر خسرو نیز این طور می‌سراید: داخل اندر دعوت او جن و انس تا قیامت امتش هر نوع و جنس جن نیز مانند انسان مختار است و حق انتخاب دارد و مانند ما در اجرای قوانین دینی مکلف است، چگونگی عبادت و اجرای احکام در میان آنها، مشخص نیست ولی آنچه مسلم است، این است که پیامبرانی که برای هدایت مخلوق برگزیده شده اند، جنیان را نیز هدایتگرند. چنان که علامه طباطبایی (ره) فرمودند: «اتفاقا در این باره از خود جنیان هم سوال شده که آیا پیغمبر شما از جنس خود شماست؟ در پاسخ گفته اند: «پیامبران ما انسانند و اینک ما به رسالت حضرت ختمی مرتب ایمان آورده ایم و او را آخرین پیامبر می‌دانیم». (جن و شیطان) از بسیاری از آیات، روایات و احادیث نیز این طوراستنباط می‌شود که بعضی از جنیان کافر و بعضی مسلمانند و حتی قبل از ظهور اسلام برخی از آنها یهودی بوده اند که بعد از اسلام به پیشگاه حضرت محمد(ص) آمده و مسلمان شده اند، و برای آنها عقوبتی همانند عقوبت انسانها در نظر گرفته می‌شود. در قرآن آمده است: «بعضی از ما مسلمانند و بعضی از حق دور و آنان که اسلام آورده اند در جست و جوی راه راست بوده اند، اما آنان که از حق دورند هیزم جهنم خواهند بود و اگر بر طریق راست پایداری کنند، از آبی فراوان سیرابشان کنیم». (سوره جن، آیه ۱۴، ۱۵ و ۱۶) از آیه این چنین برمی آید که جنها همانند انسان به گونه های مختلفند، بعضی کافر و بعضی فاسق و ظالم البته برخی نیز نیکوکار و صالح بوده و دارای عقاید مختلف و ادیان مختلف هستند. در سوره احقاف آمده است که: «حضرت رسول (ص) پس از آن که از مکه به طایف رفت تا مردم را به سوی اسلام دعوت کند، کسی به دعوت او پاسخ مثبت نداد، در بازگشت به محلی رسید که آن را «وادی جن» می‌گفتند، شب را در آنجا ماند و به تلاوت آیات الهی مشغول شد، در آن هنگام گروهی از جنیان صدای صوت آن حضرت را شنیدند، پس از آن که رسول اکرم (ص) از تلاوت فراغت یافت، جنیان به سوی قوم برگشتند و این طور مشاهدات خود را بازگو کردند: «ای قوم، کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده و تصدیق کننده مطالب آن است و به حق و راستی هدایت می‌کند». (سوره احقاف، آیه ۲۹ و ۳۰) و روایت است که حتی برخی از جنیان از گروه شیعیان می‌باشند از آن جمله روایتی است که از ابوحمزه ثمالی نقل شده: «روزی جهت شرفیابی به  حضور امام باقر (ع) اجازه خواستم، گفتند که عده ای خدمت آن حضرت هستند، لذا اندکی صبر کردم تا آنها خارج شوند. پس کسانی خارج شدند که آنها را نمی شناختم و غریب به نظرم آمدند. چون اجازه شرفیابی گرفتم، داخل شدم و به حضرت عرض کردم، فدایت شوم، الان زمان حکومت بنی امیه است و شمشیرهای آنها خونریز می‌باشد. امام فرمود: ای اباحمزه! اینان گروهی از شیعیان، از طایفه «جن» بودند و آمده بودند تا از مسائل دینی خود سئوال کنند». (جن و شیطان، ص۶۵).

 آیا فرشتگان و شیاطین از تبار جنیانند؟

همان طور که گفته شد بنا بر قرآن کریم سه موجود انسان، فرشته و جن دارای عقل و شعورند و بنا بر مصلحت خداوند در صحنه گیتی ظاهر شدند و نامی از شیطان به طور مستقل به میان آورده نشده است. بنابراین شیطان یا باید از جنس فرشته باشد و یا ازجنس جن. بهتر است باز از قرآن کریم مدد بگیریم: «آن گاه که به فرشتگان گفتیم تا آدم را سجده کنید، همه جز ابلیس که از جن بود و از فرمان پرودگارش سر برتافت سجده کردند». (سوره کهف، آیه ۵۰) همچنین خداوند در قرآن کریم فرشتگان را معصوم و مبرا از خطا و گناه دانسته: «فرشتگان هرگز نافرمانی خدا را نمی کنند و همان کاری را می‌کنند که به آن مامور شده اند». (سوره تحریم، آیه ۶) و بنا به روایتی از رسول خدا(ص): «فرشتگان از نور آفریده شده اند». بنابراین ابلیس که بزرگترین خطا را در درگاه خداوند مرتکب شده هرگز نمی تواند از جنس فرشته باشد. اگر چه با همه این مستندات هنوز در بین علمای اسلامی در نوع خلقت ذاتی شیطان اختلاف نظر وجود دارد.

ارواح شرور کدامند و چه تفاوتی با جن دارند؟ 

مطالعات بر روی آثار بشر بدوی از قبیل نقاشی ها و کنده کاریهای غارها نشان می‌دهد که انسان از ابتدای آفرینش وجود موجوداتی غیر از خود را در محیط پیرامونش حس کرده است. موجوداتی که ترس، وحشت و حتی نوعی پرستش و کرنش را درآنها ایجاد می‌کرده است. پس از اختراع زبان و خط، هر قوم و قبیله ای نامی برآنان گذاردند و برای ارتباط یا دفع آنان آدابی را برای خود قائل شدند و این آداب نسل به نسل تداوم یافت چنان که امروز هنوز در افریقا رسومی با همان روش سنتی برای ارتباط با این موجودات و یا دفع آنان صورت می‌گیرد. به عنوان مثال در آیین مسیحیت، جن گیری یک سابقه دیرینه دارد که اغلب کشیش ها اقدام به آن می‌کنند و در واقع معتقدند که شیطان در قالب جسم فردی رسوخ می‌کند. البته تقریبا به غیر از مسلمانان همگی این موجودات را ارواح شریر می‌نامند و برای دفع شر آنان اعتقادات مخصوص به خود دارند. مثلا برخی از اروپاییان امروزی بر مبنای یک تفکرسنتی وقتی در خیابان راه می‌روند دستهای خود را تکان می‌دهند تا از ارواح شریر دور بمانند و یا در روز معینی از سال مراسمی برپا می‌کنند که در آن عده ای بسیار از مردم لباسی شبیه به لباس اتاق عمل می‌پوشند، بوقی در دست می‌گیرند و در آن می‌دمند. اما بنا بر اعتقادات مسلمانان تنها موجودات ماوراؤالطبیعه فرشته ها و جن ها هستند و روح انسان وقتی کاملا از بدن انسان خارج شود، نه تنها قدرتی ندارد بلکه انسان هم نمی تواند هیچ گونه تسلطی برآن داشته باشد، مگر به خواست خداوند.

در کتاب «ارتباط با ارواح» این طور آمده: «تسلط ارواح عقب مانده بر انسانها را در اصطلاح عامیانه «جن زدگی» می‌گویند که در واقع به همان مفهوم افسون و تسخیر است. ما استفاده از این اصطلاحات را به دو علت صلاح نمی دانیم؛ اول این که، جن واژه ای است مخصوص موجودات هوشمند که برطبق روایتی عامیانه معمولا برای ایجاد شر خلق گشته اند، و همواره محکوم به بدی کردن می‌باشند حال آنکه هیچ موجودی به خاطر بدی کردن آفریده نمی شود، مشیت پروردگار چنان است که راه تکامل و تعالی همواره به روی تمام موجودات هوشمند باز باشد. دوم این که اصطلاح «جن زدگی» غالبا بدین معنی به کار می‌رود که جسم شخص جن زده را یک جن دیگر و یا روح متصرف شود. یعنی در واقع دو نوع سکونت در قالب یک بدن و این فقط یک نوع استثناست نه یک تصرف یا دشمنی و آزار، بدین جهت واژه جن زدگی به مفهوم عامیانه آن برای ما قابل قبول نیست.

آنچه از این متون و بسیاری از متون دیگر برمی آید این است که واژه «جن» در فرهنگ های دیگر نیز وجود دارد ولی عموما آن را شیطان و یا ارواح شریر می‌نامند. در حالی که ما مسلمانان معتقدیم که در میان جنیان، جن صالح و نیکوکار نیز وجود دارد.

اسماعیل حسین زاده سرابی در کتاب «سیمای جن»این طور می‌نویسد: «سالها پیش در مشهد مسئله احضار روح غوغایی عجیب به راه انداخته بود تا این که دو نفر از علمای معتبر مشهد خواستار شرکت در آن مجلس شدند و پس از حضور، از نزدیک جریان حرکت میز را مشاهده کردند. در جلسه دیگر یکی از آن دو درخواست کرد که میز (مقصود میز مخصوص احضار روح است که روی آن همه حرفها نوشته شده و جنها توسط اشاره ای میز راتکان می‌دهند تا روی حرف مورد نظر بایستد) را بگردانند، این عالم چون دارای علوم و معنویت خاصی بود و راه مکالمه صحیح با موجودات نامرئی را بلد بود، گرداننده میز را به اسمایی که حضرت سلیمان (ع) می‌دانست و با آن اسما جنیان را مسخر کرده بود، قسم داده و پرسیده بود: شما روح انسان هستید یا موجودی دیگر؟ و شروع به خواندن حروف الفبا کرده در نهایت این جمله ها حاصل شد: من جن هستم». زمردیان نیز در کتاب «شیطان کیست» می‌گوید: «مدتهاست (ارتباط گیرندگان با روح) با وسیله های گوناگون با جن تماس می‌گیرند... البته جن خود را به آنها با نام روح یکی از افراد معرفی می‌کند و آنها بر این باورند که با روح آدمی تماس گرفته اند، در حالی که اغلب تماس آنها با جن و شیطان است.

 آیا جن علم غیب دارد:

قابلیت های موجود در جن که ناشی از نوع خلقتش می‌باشد (مانند پنهان بودن از چشم، طی مسافت کردن و غیره) این تصور را در ذهن انسانها ایجاد می‌کند که این موجودات از عالم غیب آگاهند. البته بسیاری از ارتباط برقرارکنندگان آگاهانه به قصد سوء استفاده و فریب مردم و یا ناآگاهانه به این باورها دامن زده اند، ولی حقیقت آن است که تنها خداوند است که آگاه به غیب می‌باشد و لاغیر، چنان چه می‌فرماید: «خداوند دانای غیب است و غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمی سازد، مگر بر آن پیامبری که از اوخشنود باشد». و البته بسیار دیده شده در جریان همین احضار روح که ما آن را احضار جن می‌دانیم، جنیان توانسته اند پاسخ های درست و مناسبی را ارائه دهندکه آن را نباید ناشی از علم غیب آنان دانست، زیرا جنها از آنجایی که به راحتی می‌توانند طی طریق کنند، می‌توانند از همنوعان خود که در جریان ماجرا قرار دارند پاسخ را جویان شده و به شخص رابط اطلاع دهند و یا از امکانات دیگری استفاده کنند که ما از آن بی خبریم. به هر حال علم غیب چه برای انسان و چه برای جن منتفی است مگر برای عده ای خاص که از طرف خداوند این توانایی برایشان ممکن می‌شود.

ترس از جن:  

آیا باید از جنها ترسید؟ برای در امان ماندن از آنها چه باید کرد؟ ظرفیتها و عکس العملهای انسانها در ارتباط با موجودات ناشناخته بسیار متفاوت و غیرقابل پیش بینی است. بنابر اعتقاداتی که سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده همواره جن ها موجوداتی آزاردهنده و موجب شر و فساد بوده اند، هرگاه بیماری لاعلاجی پیش آمده و یا اتفاق غیرقابل توجیهی روی داده به جن و شیطان نسبت داده شده است. موارد زیادی از بیماران روان پریش دیده شده اند که بیماری خود را ناشی از دیدن این موجودات می‌دانند و از سوی اطرافیان جن زده لقب گرفته اند. مسلم است که وحشت، ترس و اضطراب بیش از حد، موجب بسیاری از اختلالات روحی و روانی خواهد شد. به راستی کدام انسان است که در برخورد با این موجودات بیم در دلش راه نیابد. ولی آیا می‌توان همه این بیماریها را منسوب به جن و شیاطین دانست؟ به طور حتم شما هم عارضه «آل زدگی» را به کرات از سالخوردگان شنیده اید، عارضه ای که مردم در ایام قدیم و امروزه در برخی از روستاها و مناطق دورافتاده آن را باور داشته و معتقدند که این موجود جان زن زائو و طفلش را به خطر می‌اندازد. چنان که چند سیخ پیاز پوست کنده را در بالای سرزائو می‌گذاشتند تا آل و جن از بوی بد پیاز فرار کرده و به زائو نزدیک نشوند. در حالی که امروزه از طریق علمی ثابت شده است عامل بسیاری از بیماری ها، میکروب و موجودات میکروسکوپی بوده و وجود میکروب و نفوذ آن در بدن ضعیف زائو و طفلش موجب بیماری می‌شده و خاصیت میکروب زدایی پیاز عامل سلامت و محافظت بوده و نه بوی بد آن. و یا عوام بیماری بسیاری از کسانی که به بیماری صرع گرفتارند را به  جن ها نسبت می‌دهند. حال این ها تا چه حد واقعیت دارد، سوالی است که می‌توان با استناد بر این آیه آن را پاسخ گفت:«آنان که ربا می‌خورند، در قیامت چون کسانی از قبر برمی خیزند که به افسون شیطان دیوانه شده اند». (سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷) نابراین بسیاری از اعمال نادرست که جنبه شیطانی دارند و در واقع در اثر نفوذ شیطان در روح انسان اعمال می‌شوند موجب اختلالات روحی، روانی گشته و در واقع یک جنون شیطانی را در فرد ایجاد می‌کنند.علامه طباطبایی (ره) می‌گوید: «تشبیهی که در این آیه شده که رباخوار را به کسی تشبیه کرده که از طریق تماس با شیطان دیوانه شده، خالی از این معنا نیست که چنین چیزی (یعنی دیوانه شدن) امری است ممکن، چون هر چند آیه شریفه دلالت ندارد که همه دیوانگان در اثر «مس شیطان» دیوانه شده اند ولی این قدر دلالت دارد که بعضی از جنونها در اثر مس شیطان رخ می‌دهد». (سوره بقره، آیه ۲۷۵) شاید بهترین راه برای در امان ماندن از آزار جنیان بالا بردن دانش و آگاهی نسبت به آنهاست؛ چرا که جنیان نیز مانند انسان، خوب و بد دارند و از آنجایی که در میان انسانها زندگی می‌کنند و تعدادشان نیز بسیار زیادتر از انسانهاست دیدار با آن ها برای هیچ کس غیر ممکن نیست ولی چه بسا بسیاری از اختلالات روحی، روانی که به جسم هم آسیب جدی وارد می‌سازد، ناشی از دیدار با یک جن خوب و نیکوکار بوده و تنها ترس از دیدار با این موجود، فرد را دچار عارضه ساخته و هیچ قصد و عمدی از سوی جنیان در کار نبوده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد